ساکسندا vs ویکتوزا: لاغری یا کنترل قند؟ راهنمای بهترین انتخاب

ساکسندا (Saxenda) و ویکتوزا (Victoza) هر دو نمادی از پیشرفت در درمان‌های مبتنی بر هورمون‌های اینکرتین هستند. هسته‌ مشترک این دو دارو، ماده‌ فعال لیراگلوتاید (Liraglutide) است. لیراگلوتاید متعلق به کلاس دارویی آگونیست‌های گیرنده‌ی پپتید-۱ شباهت به گلوکاگون (GLP‑1 Receptor Agonists) است. این داروها با تقلید از عملکرد هورمون طبیعی GLP-1 مکانیسم‌های متعددی را برای بهبود متابولیسم گلوکز و کنترل اشتها فعال می‌کنند.با وجود این شباهت ساختاری، تفاوت‌های حیاتی در دوز تجویز، اندیکاسیون رسمی تایید شده توسط سازمان‌های نظارتی (مانند FDA) و اهداف درمانی اصلی وجود دارد که انتخاب بین این دو دارو را ضروری می‌سازد. در این نوشتار از مجله شکربان به مقایسه ساکسندا و ویکتوزا به منظور کمک به اتخاذ تصمیم بر اساس شواهد بالینی پرداخته شده است.

ساکسندا و ویکتوزا

مکانیسم اثر مشترک لیراگلوتاید

به این علت که لیراگلوتاید از نظر ساختار شابهت زیادی به هورمون طبیعی GLP-1 دارد، راحت‌تر از تخریب توسط آنزیمی به نام DPP-4 در امان می‌ماند. یعنی این دارو دوام بیشتری در بدن دارد و به همین خاطر می‌شود آن را فقط یکبار در روز تزریق کرد. عملکرد اصلی‌ لیراگلوتاید شامل چند بخش می‌شود و روی چند قسمت از بدن تاثیر می‌گذارد. در ادامه به بررسی مکانیسم‌های تاثیر لیراگلوتاید پرداخته شده است:

  1. تحریک ترشح انسولین وابسته به گلوکز لیراگلوتاید به گیرنده‌های بتا پانکراس (که مسئول تولید و ترشح انسولین هستند) متصل شده و ترشح انسولین را تنها زمانی که سطح گلوکز خون بالا است، تحریک می‌کند. این ویژگی خطر هیپوگلیسمی (افت قند خون) ناشی از این دارو را کاهش می‌دهد؛
  2. مهار ترشح گلوکاگون همزمان، لیراگلوتاید سلول‌های آلفا پانکراس را مهار می‌کند و مانع از ترشح گلوکاگون (هورمونی که عملکرد آن در نقطه مقابل انسولین قرار دارد و موجب افزایش قند خون می‌شود) می‌شود. این اثر در حالت هیپرگلیسمی (افزایش شدید قند خون) قوی‌تر است.
  3. تاخیر در تخلیه معده لیراگلوتاید سرعت خروج غذا از معده را کاهش می‌دهد. این تاخیر به کاهش جذب سریع گلوکز پس از وعده‌های غذایی و افزایش احساس سیری کمک می‌کند؛
  4. تاثیر بر مرکز سیری لیراگلوتاید از طریق گیرنده‌های موجود در هیپوتالاموس بر مدارهای عصبی کنترل‌کننده اشتها تاثیر می‌گذارد، که منجر به کاهش دریافت کالری و احساس سیری طولانی‌مدت می‌شود. در واقع، این اثر لیراگلوتاید بر مرکز سیری با نقش دو هورمون مهم، گرلین و لپتین ارتباط دارد. برای آشنایی با این دو هورمون می‌توانید به نوشتارهای «هورمون گرلین و تاثیر آن بر دیابت و سلامت قلبی‌عروقی» و «هورمون لپتین، پیام‌رسان چربی‌ها» مراجعه کنید. زمانی که لیراگلوتاید از طریق گیرنده‌های خود در هیپوتالاموس عمل می‌کند، فعالیت مدارهای عصبی کنترل اشتها را تنظیم می‌کند. این تنظیم باعث کاهش ترشح گرلین (هورمون گرسنگی) و افزایش اثر لپتین (هورمون سیری) می‌شود.

به زبان ساده‌تر، لیراگلوتاید کاری می‌کند که پیام «گرسنه‌ام» کمتر از طرف گرلین به مغز برسد و در عین حال اثر پیام «سیر شدم» که لپتین منتقل می‌کند تقویت شود. نتیجه‌ کاهش میل به غذا، مصرف کمتر کالری و احساس سیری طولانی‌تر است. نتیجه‌ این فرآیندها، کاهش همزمان قند خون (اثر اصلی در دیابت (دیابت نوع 1 یا دیابت نوع 2) و کاهش وزن (اثر پررنگ‌تر در دوز بالاتر) است.

تفاوت‌های کلیدی بین ساکسندا و ویکتوزا

تفاوت اساسی بین ساکسندا و ویکتوزا در فرمولاسیون و هدف‌گذاری بالینی آنها نهفته است، که عمدتا ناشی از دوز مصرفی است.

  • ساکسندا (Saxenda) و ویکتوزا (Victoza) هر دو حاوی ماده‌ فعال لیراگلوتاید (Liraglutide) هستند، اما با اهداف درمانی متفاوتی مورد استفاده قرار می‌گیرند؛
  • ساکسندا برای کاهش وزن مزمن در بزرگسالانی تجویز می‌شود که شاخص توده بدنی (BMI) آنها ۳۰ و بالاتر است، یا کسانی که BMI آنها ۲۷ و بالاتر بوده و همراه با حداقل یکی از عوارض مرتبط با اضافه وزن مانند فشار خون بالا، دیابت نوع 2 یا دیس ‌لیپیدمی هستند؛
  • در حالی‌که ویکتوزا به‌عنوان داروی کنترل دیابت نوع 2 در بزرگسالان و نوجوانان بالای ۱۰ سال استفاده می‌شود و به‌صورت درمان کمکی در کنار رژیم غذایی و فعالیت بدنی برای بهبود قند خون تجویز می‌شود؛
  • دوز شروع معمول برای ویکتوزا و ساکسندا دوز شروع 6 میلی ‌گرم در روز است، اما حداکثر دوز مجاز ساکسندا تا ۳ میلی ‌گرم در روز می‌رسد، در حالی‌که حداکثر دوز ویکتوزا 1.8 میلی ‌گرم در روز است؛
  • از نظر تاثیر درمانی، ساکسندا باعث کاهش وزن قابل‌توجهی می‌شود (حدود ۶ تا ۱۰ درصد از وزن اولیه)، اما ویکتوزا کاهش وزن خفیف‌تری ایجاد می‌کند (حدود ۲ تا ۴ درصد) و این اثر بیشتر به‌صورت ثانویه دیده می‌شود؛
  • در مورد تاثیر بر سیستم قلبی و عروقی، ساکسندا شواهد غیرمستقیمی از بهبود شاخص‌های خطر قلبی ارائه داده است، اما ویکتوزا توانسته به‌طور اثبات‌شده میزان بروز حوادث قلبی-عروقی مهم (MACE) را در افراد دارای تشخیص دیابت با ریسک بالا کاهش دهد؛
  • ساکسندا و ویکتوزا به‌صورت قلم تزریق زیرجلدی روزانه مصرف می‌شوند.

اثرات بالینی ساکسندا و ویکتوزا

اثربخشی ساکسندا و ویکتوزا در حوزه‌ای که برای آن تأیید شده است، به وضوح در کارآزمایی‌های بالینی بزرگ مورد سنجش قرار گرفته است.
۱. تاثیر ساکسندا بر کاهش وزن مطالعات بزرگ فاز سوم، به‌ویژه برنامه SCALE که برای ارزیابی ساکسندا (دوز 3 میلی ‌گرم) طراحی شد، نتایج چشمگیری را گزارش کرده‌اند:

  • میزان کاهش وزن در افرادی که برنامه را به‌طور کامل دنبال کردند، کاهش وزن متوسطی در حدود 6 تا 8 درصد وزن بدن نسبت به خط پایه در طول 56 هفته مشاهده شد؛
  • حفظ کاهش وزن ساکسندا به حفظ وزن کاهش‌یافته کمک می‌کند، مشروط بر ادامه‌ درمان همراه با تغییرات سبک زندگی.
  • مکانیسم کاهش اشتها و افزایش سیری ناشی از دوز بالاتر سهم عمده‌ای در کاهش مصرف کالری دارد.

۲. تاثیر ویکتوزا بر کنترل قند خون ویکتوزا (دوز 1.8 میلی‌ گرم) به‌صورت خاص برای افراد دارای تشخیص دیابت نوع 2 طراحی شده است. مطالعه LEADER شواهد قاطعی در این زمینه ارائه داد:

  • کاهش HbA1c  ویکتوزا به‌صورت متوسط HbA1c را حدود 1 تا 1.5، کاهش می‌دهد (بسته به دوز و درمان همزمان)؛
  • حفاظت قلبی-عروقی مطالعه LEADER گزارش کرده است که در افراد دارای تشخیص دیابت نوع 2 با ریسک بالای حملات قلبی و عروقی، لیراگلوتاید (ویکتوزا) خطر مرگ ناشی از حوادث قلبی-عروقی، انفارکتوس میوکارد غیرکشند، و سکته مغزی غیرکشنده را به میزان قابل‌توجهی (حدود 13%) کاهش می‌دهد. این یک مزیت منحصر به فرد برای اندیکاسیون دیابت است.

۳. تاثیرات متابولیک مشترک صرف‌نظر از هدف اصلی مصرف، لیراگلوتاید در هر دو دوز، تاثیرات مثبتی بر پروفایل متابولیک دارد:

عوارض ویکتوزا و ساکسندا

تفاوت در عوارض جانبی و مدیریت آنها

از آنجاکه ساکسندا با دوز سه برابر ویکتوزا استفاده می‌شود، معمولا عوارض جانبی گوارشی شدیدتری دارد، به‌ویژه در ابتدای درمان. در ادامه به بررسی عوارض جانبی ویکتوزا و ساکسندا پرداخته شده است.

  • ساکسندا در دوز روزانه ۳ میلی ‌گرم و ویکتوزا در دوز 8 میلی ‌گرم هر دو ممکن است با عوارض گوارشی و سیستمیک همراه باشند، اما شدت و میزان آنها متفاوت است؛
  • در مورد ساکسندا به علت دوز بالاتر و کاهش سریع‌تر اشتها و کالری دریافتی، تهوع و استفراغ بسیار شایع است و معمولا در مراحل ابتدایی درمان در بیش از ۴۰ درصد از افراد دیده می‌شود. در مقابل، مصرف ویکتوزا با افزایش تدریجی دوز، تحمل‌پذیری بهتری دارد و این عارضه در حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد افراد رخ می‌دهد؛
  • اسهال یا یبوست در هر دو مورد ویکتوزا و ساکسندا ممکن است اسهال و یبوست رخ دهد، اما معمولا در حد خفیف تا متوسط و قابل مدیریت است. همچنین، نفخ و سوءهاضمه در مصرف ساکسندا شایع‌تر بوده در حالی‌که در ویکتوزا کمتر دیده می‌شود؛
  • پانکراتیت حاد (عارضه نادر اما جدی) در هر دو مورد ویکتوزا و ساکسندا ممکن است رخ دهد و در صورت بروز درد شدید اپی‌گاستر (ناحیه بالای شکم) و استفراغ مداوم می‌بایست مصرف دارو فورً قطع شود؛
  • از منظر مدیریت نوسانات قند خون در مصرف ساکسندا (در افراد فاقد تشخیص دیابت) احتمال هیپوگلیسمی (افت شدید قند خون) بسیار پایین است. از آنجاکه عملکرد ویکتوزا وابسته به سطح گلوکز (قند خون) است، معمولا استفاده از آن با ریسک کمتر هیپوگلیسمی همراه است، اما در ترکیب با داروهای کاهش دهنده قند خون مانند سولفونیل ‌اوره‌ها یا انسولین نیاز به نظارت دقیق بر سطح قند خون وجود دارد.

در نهایت، واکنش‌های موضعی در محل تزریق مانند قرمزی یا خارش خفیف در هر دو دارو ممکن است دیده شود، اما معمولا گذرا و بدون نیاز به درمان هستند.

نکته مهم در مورد تعیین دوز ساکسندا و ویکتوزا
در مورد هر دو داروی ساکسندا و ویکتوزا تحمل بهتر عوارض گوارشی تا حد زیادی وابسته به رعایت دقیق پروتکل افزایش تدریجی دوز است. این روند باعث می‌شود بدن به ماده فعال لیراگلوتاید عادت کند و احتمال تهوع یا ناراحتی معده کاهش یابد. 
روند افزایش دوز به‌صورت مرحله‌ای انجام می‌شود:

  • ابتدا 0.6 میلی ‌گرم در روز برای هفته‌های اول (هفته‌ی ۱ تا ۴) تزریق می‌شود؛
  • سپس در هفته‌های ۵ تا ۸ دوز به 1.2 میلی ‌گرم در روز افزایش می‌یابد. این سطح می‌تواند به‌عنوان دوز نگهدارنده یا هدف درمان دیابت ادامه یابد.
  • در ادامه، در درمان چاقی با ساکسندا می‌توان دوز را به 2.4 میلی ‌گرم در روز رساند و در نهایت به 0.3 میلی ‌گرم در روز به‌عنوان دوز هدف برای کاهش وزن رساند؛

این افزایش آهسته و کنترل‌شده، نه‌تنها اثربخشی دارو را حفظ می‌کند، بلکه میزان بروز تهوع، نفخ یا سوء‌هاضمه را به حداقل می‌رساند و تحمل فرد را در طول درمان به‌صورت قابل‌توجهی بهبود می‌بخشد.

معیار انتخاب میان ساکسندا و ویکتوزا: چالش تصمیم‌گیری

انتخاب بین ساکسندا و ویکتوزا مستقیما به اولویت‌های درمانی بیمار و بیماری‌های زمینه‌ای فرد بستگی دارد. در ادامه به بررسی مهم‌ترین معیارهای انتخاب میان ساکسندا و ویکتوزا پرداخته شده است.
۱. اولویت اصلی: کنترل وزن و چاقی
در صورتی که فرد دارای (شاخص توده بدنی (BMI) بالای 30) یا اضافه‌ وزن همراه با بیماری‌های مرتبط با وزن باشد و هدف اصلی کاهش چندین درصد از وزن بدن باشد، ساکسندا (با دوز 3 میلی گرن) انتخاب ارجح است.

۲. اولویت اصلی: دیابت نوع دوم و محافظت قلبی-عروقی
در صورتی‌که فرد دارای تشخیص دیابت نوع 2 باشد، به‌ویژه دارای سوابق بیماری‌های قلبی-عروقی یا ریسک فاکتورهای بالا باشد، ویکتوزا (با دوز 1.8 میلی گرم) انتخاب ارجح است.

  • مزیت دوگانه ویکتوزا همزمان قند خون را کاهش می‌دهد و بر اساس شواهد مطالعاتی، ریسک ابتلا به بیماری‌ها قلبی-عروقی را نیز کاهش می‌دهد، در حالی‌که میزان کاهش وزن ثانویه‌ای نیز ایجاد می‌کند.

۳. مدیریت ریسک‌های خاص

  • افراد با ریسک هیپوگلیسمی (افت شدید قند خون) در صورتی‌که فرد تحت درمان با انسولین یا سولفونیل اوره‌ها قرار داشته باشد، استفاده از دوزهای بالای لیراگلوتاید (ساکسندا) می‌بایست با احتیاط و تنظیم دوز همزمان صورت گیرد.
  • افراد با مشکلات گوارشی شدید در صورت عدم تحمل داروهای گوارشی، دوز پایین‌تر ویکتوزا ممکن است تحمل بهتری داشته باشد؛
  • نوجوانان ویکتوزا برای نوجوانان بالای 10 سال دارای تشخیص دیابت نوع 2 تایید شده است، در حالی‌که ساکسندا فقط برای بزرگسالان تایید شده است؛

نکات عملی برای تجویز ساکسندا و ویکتوزا
مدیریت موفقیت‌آمیز آگونیست‌های GLP-1 نیازمند آگاهی از جزئیات مصرف و پایش دقیق وضعیت فرد است. در این بخش به بررسی نکات مهم پیرامون تجویز و مصرف ساکسندا و ویکتوزا پرداخته شده است.
۱. برنامه شروع و افزایش دوز  تاکید بر این نکته مهم است که تزریق ساکسندا و ویکتوزا می‌بایست هر روز در یک ساعت مشخص (با یا بدون غذا) انجام شود. افزایش دوز نباید زودتر از یک هفته پس از شروع دوز قبلی انجام شود تا دستگاه گوارش فرصت سازگاری پیدا کند.
۲. مدیریت عوارض گوارشی در صورت بروز تهوع یا استفراغ مداوم اقدامات زیر توصیه می‌شود:

  • بررسی شود که آیا فرد در حال افزایش دوز است یا خیر؛
  • توصیه شود وعده‌های غذایی کوچک‌تر، مکررتر و کم‌چرب‌تر مصرف کند.
  • در موارد شدید، ممکن است نیاز به بازگشت موقت به دوز قبلی برای چند هفته باشد.

۳. تداخلات دارویی ساکسندا و ویکتوزا

  • انسولین/سولفونیل اوره‌ها هنگام مصرف همزمان ساکسندا و ویکتوزا با این داروها، دوز انسولین یا سولفونیل اوره می‌بایست کاهش یابد تا از هیپوگلایسمی (افت شدید قند خون) جلوگیری شود؛
  • داروهای خوراکی به‌دلیل تاخیر در تخلیه معده، جذب داروهایی که نیاز به جذب سریع در معده دارند (مانند برخی آنتی‌بیوتیک‌ها یا داروهای جایگزین تیروئید) ممکن است کاهش یابد. توصیه می‌شود این داروها حداقل 1 تا 4 ساعت قبل یا بعد از تزریق لیراگلوتاید مصرف شوند.

۴. موارد منع مصرف
مصرف لیراگلوتاید در این گروه‌ها ممنوع است و نیازمند مشورت با پزشک است:

  • سابقه شخصی یا خانوادگی سرطان مدولاری تیروئید (MTC)؛
  • سندرم نئوپلازی غدد درون‌ریز چندگانه نوع 2  (MEN 2)؛
  • سابقه پانکراتیت حاد؛
  • حساسیت مفرط به لیراگلوتاید یا هر یک از اجزای فرمولاسیون.

جمع‌بندی
لیراگلوتاید، چه با نام تجاری ساکسندا و چه ویکتوزا، یک داروی موثر در مدیریت اختلالات متابولیک است. تمایز بالینی اصلی میان ساکسندا و ویکتوزا به اینصورت است:

  • ساکسندا (3 میلی گرم) به‌مثابه یک ابزار قدرتمند برای درمان چاقی و مدیریت اشتها عمل می‌کند و هدف آن کاهش وزن قابل‌توجه است؛
  • ویکتوزا (1.8 میلی گرم) یک داروی تثبیت‌شده برای کنترل قند خون در دیابت نوع 2 است که با مزیت اثبات‌شده‌ حفاظت قلبی-عروقی همراه است.

انتخاب صحیح میان ساکسندا و ویکتوزا نیازمند ارزیابی دقیق وضعیت متابولیک، اولویت‌های درمانی (کاهش وزن در برابر کنترل قند خون) و توانایی فرد برای تحمل عوارض جانبی می‌باشد. در بسیاری از موارد، در آن دسته از افراد دارای تشخیص دیابت که چاق هستند، ممکن است ابتدا با ویکتوزا شروع شود و در صورت عدم کفایت کاهش وزن در صورت تمایل فرد و توانایی مالی، به سمت دوزهای بالاتر (ساکسندا) یا داروهای دیگر حرکت کرد.

منابع

  • FDA Official Indications and Labeling Information (Saxenda and Victoza);
  • American Diabetes Association (ADA) Standards of Medical Care in Diabetes (2025 Edition);
  • The Liraglutide Clinical Trials Program: SCALE Obesity and LEADER Cardiovascular Outcome Trials Summaries (2024 Review);
  • Consensus Statements on the Pharmacotherapy of Obesity and Diabetes Management (International Federation for the Surgery of Obesity and Metabolic Disorders – IFSO, 2024).
Shekarban وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *